سلام به تو خواننده عزيز، جدا" چقدر مشکل نوشتن وقتی عادت به نوشتن نداري، مطمئنم کسانی که مثل من ترجيح می دن بخونن تا بنويسن کاملا" من رو درک می کنن، ولی چه می شه کرد وقتی که برای بيان آنچه که در درون ات می گذره بايد دست به قلم ببری يا به عبارت ديگه دست به کيبرد شد. قبل از بيان هر چيز ديگری بايد از
عزيزی که زحمت راه اندازی اين وبلاگ رو کشيده صميمانه تشکر کنم و به پاس زحمت بی دريغش، اينجا قول بدم که هر از چند گاهی بنويسم. راستش من هميشه زيادی سرم شلوغ ولی سعی خواهم کرد از " من و تفکراتم،من و مدرسه، من و کار ، و من و ....." بنویسم. به هر حال تنها مشکلی که این وسط گریبان من رو خواهد گرفت اگه گفتین چیه؟؟؟
آه داشت یادم می رفت، من عموما" عادت به معرفی کردن خود ندارم، ولی بهتون اطمینان می دم که در یه زمان کوتاهی در خواهید یافت که من کی هستم، چه تفکراتی دارم،چه خصوصیات و سلایقی دارم و علاقمندی هام چه می تونن باشن.