تاريخ انقضاء يعنی چه و چطور می توان اين تاريخ را تعيین کرد؟ چرا بعضی محصولات تاريخ انقضاء دارند و بعضی ديگر تاريخ مصرف نا محدود دارند؟ اينها سئولاتی هستند که چند ساعتی مي شه که ذهنم رو مشغول کردن.
طبق فرهنگ لغات تاريخ انقضاء تاريخی است که بر روی محصولات غذايی يا دارويی بسته بندی شده ثبت شده است و نشان می دهد که محصول مورد نظر تا زمان تعيين شده قابل استفاده است و نه بيشتر. همچنین تاریخ انقضاء می تواند نشان دهنده اعتبار، یا معتبر بودن تا زمان مشخصی باشد، مثلا" تاریخ انقضاء برای یک کارت اعتباری، یا گذرنامه و ....
تصور کنید برای نهارتان می خواهید یک کنسرو از فروشگاه مواد غذایی تهیه کنید، مسلما" همونطور که خیلی از ماها عادت داریم که حتما" تاریخ انقضاء رو چک کنیم، شما هم این کار رو می کنید و اگر نسبت به ارزش غذایی مواد خوارکی مورد مصرفتان حساس باشید حتما" نظری به جدول ارزش غذایی هم خواهید انداخت. حالا فقط برای چند لحظه تصور کنید که کنسروی که در دست شماست اولا" تاریخ انقضاء روی اون ثبت نشده، ثانیا" در نظر بگیرید که در موقع تهیه این محصول به علت عدم رعایت نکات بهداشتی و استانداردهای مورد نیاز برای تولید سالم مواد غذایی، کنسرو مورد نظر آلوده به باکتری بوتولینیم شده باشد. همونطور که می دانید این باکتری یکی از خطرناکترین انواع باکتريهاست که باعث مسموميت شديد فرد مصرف کننده می شود، مواد غذايی آلوده به اين باکتری بسيار مهلک و کشنده است. اين باکتری به شدت توليد مثل می کند و در فضای بدون اکسيژن به حيات خود ادامه می دهد.
اين باکتری با حمله به سيستم عصبی فرد مصرف کننده، باعث افتادگی پلک چشم، ضعف عمومي، سر گيجه، خشکی دهان و گلو، تاری ديد، بی نظمی ضربان قلب، مشکل در صحبت کردن و عمل بلع، مشکلات خيلی حاد تنفسي، فلج کامل و در نهايت در صورت عدم رسیدگی و درمان بموقع، باعث مرگ می شود. خب حالا با اين اوصاف چکار می کنيد؟ کنسرو مورد نظر را سر جايش می گذاريد؟ به سراغ فروشنده می رويد که اين محصول را جمع کند و باعث مسموميت مصرف کنندگان نشود؟ يا اينکه به سراغ مراجع بالاتر می رويد(مثلا" سازمان کنترل تهیه و توزیع موادغذایی ) ؟ و یا اينکه اگر فروشنده از جمع کردن محصولات مورد نظر خودداری کرد و هيچ مرجع معتبری برای مراجعه و بررسی وجود نداشت خود دست به کار شده و به مردم هشدار می دهيد و مردم را آگاه می کنيد؟؟
و اما اصل مطلب، تاريخ انقضاء....
حدود ۳۰ سال پيش در کشوری به اسم ايران.مردم از يک محصول بدون تاريخ انقضاء که توسط کمپانی جنايتکار و قلدر آندوره به نام" يو کی-" به آنها تحميل شده بود به شدت منزجر شده و به خيابانها ريختند تا اون محصول فاسد و مسموم را به زباله دان تاريخ بندازند. آنها فرياد می زدند" شاه باید برود" "آزادی ، برابری، عدالت اجتمایی". ديگر حاضر نبودند به خانه هايشان بر گردند، خيابانها مرکز فرماندهی شان شده بود، و جايی برای تعيين تکليف آينده شان. بيرون آمده بودند و خيابانها را با تمام توان به تسخیر خود در آورده بودند، هیچ چیزی جلو دارشان نبود. مصمم و پر قدرت طومار زندگی محصول خلف "يو کی" را بر چيدند. آنجا بود که کمپانی های بزرگ دنيا "یو کی، یو اس ای، و اروپا"در يافتند که منافعشان حسابی به خطر افتاده است و بايد هر چه سريعتر چاره ای بياندشند. می دانستند که توليد قبلی شان ديگر قادر نخواهد بود که همچنان به مسموم، فلج کردن و کشتن مردم ادامه بدهد و مصرف کنندگان اجباری شان ديگر تحت هيچ شرايطی حاضر به پذيرش دوباره اش نيستند. بنابراين بيش از اين درنگ را جايز ندانستند و به کارخانه توليد مواد مسموم و کشنده خود"سیا" رفتند، سالن توليد، بخش خاور ميانه، واحد ايران. و شروع به راه اندازی تجهيزات فوق پيشرفته خود، رايزنی با کارشناسان و روانشناسان اجتمايي، اقتصاد دانان، سياستمداران، بازار يابان، نان به نرخ روز خوران، و فرصت طلبان نمودند. اينها با همه دستگاه عريض و طویلشان در یافتند که نیاز به یک کشف عظیم دارند از نوعی که بشریت برای سالهای متمادی به چشم ندیده بود. دستگاه گنج یابشان را به راه انداختند و راهی خاورمیانه شدند. بیپ، بیپ، دستگاهشان در عراق، شهر نجف به بیپ زدنهایش به نهایت فرکانس بالا و طول موج خودش رسید. کشف جديد، يه چيزی از جنس مفرغ يا هر چيز ديگري، اما با روکش طلا بيرون کشيدند، بله آنها يک موجود قرون وسطايی را از شهر نجف بيرون کشيدند، بزک دوزکش کردند، به پاریس شهر عشاق بردندش، آنگاه به کمک بوق ها و بلند گوهای تبلیغاتیشان - بی بی سی، و صدای امریکا- به مدح و ثنایش پرداختند، ملقب به مرد خدا، مبارز نستوه، خستگی ناپذیر،و مردمی اش نمودند. آنگاه تلسکوپ هایشان را بر داشتند و شروع به رؤیت حضرت اجل اینبار نه در گورستان که در ماه نمودند. کمپانی های مشترک المنافع دستپاچه برای حفظ منافعشان در خاور ميانه و مشخصا" در ايران، اين منطقه ژئوفيزيک، خوابيده بر سفره های نفت و گاز، و ديگر منابع طبيعي، و برای ايجاد کمربندی ایمن جهت جلو گيری از نفوذ و پيشی گرفتن رقيب بی پدرشان" شوروی" محصول جديدشان را به نام "جمهوری اسلامی " در مدت زمانی بسيار کوتاه با شعار مردم فریب " ضد امپریالیسم و مرگ بر آمریکایش" به مردم تشنه آزادی و برابري، ايران تحميل کردند. کشورهای مشترک المنافع آوار محصول جديد خود را که آغشته به باکتری کشنده و مهلک بوتولينيم بود"باکتری که فقط یک بیلینیوم گرم از اون با سرعت بالایی مصرف کننده را از پا در می آورد" را بدون تاريخ انقضاء بر سر مردم ايران خراب کردند. آمدند ۱۵۰۰۰۰ نفر از شریفترین و عزیزترین فرزندان این آب و خاک را اعدام کردند. بیشتر از نیم میلیون را به بهانه واهی "دفاع مقدس" و صرفا" برای تثبیت و حفظ بقاء کثیف، مسموم و مهلک خود، از دم توپ و تفنگ و موشک از خود جنایتکارتر "صدام" گذراندند و به کشتن دادند، و دست آوردش گورستانهای آباد، جوانان بی دست و پا، نابینا و درمانده را به مادران، همسران و کودکان معصوممان هدیه کردند، ننگشان باد.
تقریبا" ۳۰ سال از به قدرت رسیدنشان گذشته است . اسلام سیاسی توانست زيرپر و بال غرب و بر اساس توافق مشترک المنافعان غربى جلوى به چپ چرخيدن ايران و پيروزى سوسیالیزم در انقلاب ٥٧ را بگيرند. تولیدی جدید غرب درست از روى سیاحه محصول قبلی شان شاه و ساواک دستگیر کردند، به بند کشیدند و به جوخه های اعدام سپردند. همه شعارهاى آزادی خواهانه و عدالت طلبانه مردم را سر پیچی از اوامر پروردگار جبار بر شمردند و انقلاب و انقلاب کنندگان را به خاک و خون کشیدند. تولیدی جدید غرب کاملا" به موقع به داد منافع به خطر افتاده شان رسید و در واقع به نوعی محصول منقضی شده گذشته را احیا کرد و هار تر و جنایتکار تر به قتل عام مردم پرداخت.
این قاتلان ضد بشریت می روند تا ایران را به فلج کامل بکشانند چرا که این تنها راه بقاء و دوام آنهاست. هر روز گروهی از جوانان مارا به عناوین مختلف به (تا دیروز به اسم سیاسی، ملحد و تجزیه طلب) و امروز (به اسم اراذل و اوباش و قاچاچی) به جوخه های اعدام و یا دارهای مرگ آفرینشان می سپارند تا به طول عمر ننگینشان بیافزایند.
ولی بار دیگر مردم ما به پاخواسته اند، آگاهتر از بار پیش. این وضع دیگر قابل ادامه نیست، و این بار کسانی به میدان آمده اند و می روند که خیابانها را به زیر گامهای خود بکشند و تکلیف بساط ضد انسانی شان را برای همیشه روشن کنند، که بیشترشان زیر فشار و اختناق خود این رژیم چشم گشوده اند. این عزیزان می روند که طومارزندگی این رژیم قرون وسطایی فاسد را برای همیشه ببندند و به جایی که شایسته شان است بسپارند. به پا خواسته اند تا زیر و رو کنند، واژگون کنند، و بر آن ویرانه ها دنیایی نو بسازند.
این محصول نباید تولید می شد. این محصول حتا تولید کنندگان جنایتکارش را به ستوه آورده است، غرب بار دیگر به تکاپو افتاده است، تا هر چه زودتر فرزند نا خلفش را تشیع کند. ولی به چه قیمتی؟ نه دیگر اینبار این مردم ما نیست که هزینه بدهد تا از خارج برایش تعیین تکلیف کنند، نه به هیچ وجه.
عزیزان آزادیخواه و برابری طلب، کارگران بی دستمزد، اردوی عظیم بی کاران، زنانی که نه حاضر به تو سری خوردن هستید و نه پذیرای روسری شان، پرستاران، معلمان، دانشجویان، دانش آموزان، پزشکان، کشاورزان، کارگران نفت- رهبران همیشه سر سخت.بیآیید تا مهر تاریخ انقضاء را خود بر رژیم سفاک، خون ریز و ضد بشری بکوبیم. بپا خیزید تا اینبار خود تولید کننده باشیم، دست در دست هم، دوشادوش هم بدون کمک و دخالت هیچ نیروی خارجی. سوسیالیزم جوابگوی خواسته های انسانی مان است. بپا خیزیم و با پرچم سوسیالیزم شادی، رفاه، آسایش، برابری، و آزادی را به همدیگر هدیه کنیم و به جهانیان ثابت کنیم که سوسیالیزم عملی است. عزیزان دانشجو, این آزادی خواهان برابری طلب بیش از هر زمان دیگر به یاری و همراهیمان نیازمندند، دستان پر توانشان را در یابیم
Labels: سیاسی