آنهنگام که نیروی انقلاب سرمایه داری را رفرمیست می کند

جهان سرمایه داری سخت به تب و تاب افتاده است، نگرانی شان را نمی توانند پنهان کنند، آنها به کمک رونشناسان چیره دست جامعه و تکنولوژی پیشرفته ای که در اختیار دارند می دانند و آگاهند که غول خفته انقلاب در آستانه قرن بیست و یکم در حال بیدار شدن است، می دانند که بیداری توده ها یعنی مرگ دیکتاتوری و نظامهای پوسیده ضد بشری است. از آگاه شدن و اتحاد طبقه کارگر، بی کاران و گرسنگان سخت به هراس افتاده اند و عملن در تلاشند که جنبشهای برخاسته را حقنه کنند. هیلاری کلینتون وزیر خاجه آمریکا، "روز شنبه در کنفرانس امنيتی مونيخ نسبت به بروز «طوفان تمام عيار» نارضايتی اقتصادی، سرکوب سياسی و اعتراض عمومی در خاورميانه هشدار داد و از رهبران منطقه خواست تا به رغم ريسک کوتاه مدت بی ثباتی، دست به اصلاحات بزنند".

سران غرب و جهان سرمایه داری تا دیروز که خبری از اعتراضات میلیونی مردم در خیابانها نبود، دست در دست دیکتاتورهای منطقه در حال انباشت سرمایه خود و مستحکم کردن هر چه بیشتر پایه های نظامهای ضد انسانی شان بودند و دیکتاتور بودن حکومتهای منطقه، گرسنه بودن میلیونی انسانها، بی خانمانی، فقرو بی کاری و، ... هیچگاه دغدغه شان نبود و نیست، بلکه باید گفت که این مسائل جزء لاینفک در قدرت ماندنشان بوده است. حال چه شده که خانم کلینتون و همپالگی هایشان دایه مهربانتر از مادر گشته اند و اصلاحات و رفرم را برای مردم خواستارند، آنهم بدست دیکتاتور.

خانم کلینتون، بار دیگر روز یکشنبه با اشاره به اوضاع مصر اظهار داشت" گسترش فناوری‌های نوین ارتباطات، شرایط منطقه را بازگشت‌ناپذیر کرده است" و نیز " با اشاره به نگرانی دولت‌های عربی تصریح کرد که پایه‌های این نوع حکومت‌ها در حال فرو ریختن است".

پر واضح است که انقلاب، آنهم غیر رنگی و مردمی اش به نفع جهان سرمایه داری نیست، سرمایه داران ریز و درشت در غرب، وال استریت، پنتاگن، بازاربورس نیویورک و .... میدانند که عصر ارتباطاتت است و انقلابهای مردمی را دیگر براحتی با کشیدن اسلحه بر روی مردم نمی توان به شکست کشاند، خوب واقفند که چشم جهانیان بر روی کوچکترین حرکاتشان باز است و حمایت از دیکتاتور در به خاک و خون کشیدن اعتراضات حق طلبانه مردم برابر است با به چالش کشیده شدن قدرت خودشان توسط افکار عمومی دنیا و به خیابان ریختن آزادیخواهان جهان.

سرمایه داری بخاطر بحرانی که در سالهای اخیر با آن رو در روست در حد و اندازه ای نیست که تن به ریسک دیگری بسپارد، همین است که در هیئت مصلح ظاهر می شود و از دیکتاتوری عرب میخواهد که تن به رفرم و اصلاحات بدهد تا به این ترتیب عمر روبه افولشان را حیاتی دوباره ببخشند. لیمت سرمایه داری برای ریسک کردن بطرف صفر متمایل است ، همین است که دوستی 32 ساله " حسنی مبارک" نادیده گرفته می شود، قول و قرارها برای تداوم دیکتاتوریش و بر مسند قدرت نشستن " جمال مبارک" یک شبه دود می شود و هوا می رود. سرمایه داری رفرمیست و اصلاح طلب نبوده و نیست، این نیروی انقلاب است ، این خشم توده هاست که به زانویش در می آورد و رفرمیستش می کند، مردم نباید به خواسته ش تن در دهند ف رفرم دست به ریشه نمی برد، جابجایی قدرت است و ادامه روندی خواهد بود که تا بحال بوده است. سرمایه داری آنگاه که توانش و قدر قدرتی اش در اوج است هیروشیماها و ناکازاکی ها را در تاریخ سیاه بشریت به ثبت می رساند ویتنام سوخته بر جای می گذارد، طالبان می آفریند، به افغانستان و عراق لشکر کشی می کند که " دیکتاتوری بشکند و دمکراسی" هدیه دهد. برای به ثبات رساندن قدرت اول بودنش محاصره اقتصادی می کند، نان به گرو می گیرد، شیر خشک و داروی کودکان را گرو کشی می کند.

خانم کلینتون، بیاد دارید خانم مادلین آلبرایت، آنکه امروز شما بر جایگاهشان تکیه زده اید، در جواب خبرنگاری که از او در مورد تحریم اقتصادی عراق، تحریمی که شامل دارو و امکانات پزشکی برای کودکان هم بود، مورد سئوال قرار گرفت چه پاسخ داد؟؟ به شما یاد آوری می کنم،

"لسلی ستال: خانم آلبرایت، ما شنیده ایم که نیم میلیون کودک عراقی بخاطر محاصره اقتصادی مخصوصن داروامکانات پزشکی جان سپرده اند، منظورم این است که این رقم بیشتر از تعداد کودکان جانباخته در" فاجعه" هیروشیما بوده است، و شما هم به این امر واقف هستید، آیا ارزشش را دارد؟". خانم آلبرایت: " فکر می کنم انتخاب خیلی مشکل باشد، اما ما فکر می کنیم که ارزشش را دارد."

ببینید قدر قدرتی کردن و در اوج قدرت بودنتان همواره نشان داده است که جان انسانها برایتان پشیزی ارزش نداد، کودکان را قربانی می کنید، نان از حلقوم کارگر بیرون می کشید، سفره خالی می کنیدو... ،دیکتاتور به قدرت می رسانید، اسلام هار سیاسی راه می اندازید و به جان مردم می اندازید، بمب اتمی می سازید بر سر بی دفاعترین انسانها می ریزید، ابوغریبها برپا می کنید، جامعه شناس، و روانشناس، مهندس و مبتکرو مخترع و.. در خدمت می گیرید تا بقای عمرتان را تضمین کنند. حال که می دانید که عمر دیکتاتوری به مدد آگاهی انسانها و تکنولوژی و اینترنت به سر آمده رفرمیست می شوید، اصلاحات برخ می کشید. اصلاح و رفرم مسکن است، درد را برای چند صباحی تسکین می دهد، مردم آگاهند و رفرم را مقطعی می پذیرند، باید اینگونه باشد، مردم آزاده و پیشرو، کارگر برابری طلب، جوان خواهان آزادی و پیشرفت، زنان آزاده و مدرن،... دیگر به کم راضی نمی شوند، به حق و حقوقشان آگاهند، به زندگی شایسته انسان آگاهند ، استانداردهای زندگی شاد و در خور انسان را میخواهند و دیگر کمترین سازشی در این زمینه نخواهند داشت. آنان که در خیابانها هستند امروز، اگر رفرم را هم بپذیرند، ایمان داشته باشید که مقطعی و کوتاه مدت خواهد بود، مسکن اثر محدود و کوتاه دارد، مردمان بجان آمده جانی دوباره خواهند گرفت، کمر راست می کنند تا بشکنند کمر ظالمان و ستمگران را، تا بزیر کشند بساط ظلمتان را.

قرن بیست و یکم است، قرن پیشرو بودن، قرن ارتباطات و تکنولوژی، قرن همزبانی و همبستگی انسان، قرن همگامی و همراهی انسانیت، قرن انقلابهای سکولار و پیشرو، زمانی برای سوسیالسم، قرن اتحاد جهانی انسانها، قرن نه به کاپیتالیسم، نه به مذهب مداخله گر، نه به نابرابری، قرن فرصتهای برابر، قرن زندگی شایسته انسان.

به امید پیروزی انقلاب مصر و شروع انقلابهای مردمی در اقصا نقاط جهان

زنده باد سوسیالیسم


Labels: